نوشته‌ها

پاراگلایدر&قوانین

قوانین پرواز پاراگلایدر

قوانین پرواز پاراگلایدر که در این سایت به آنها اشاره می‌کنم از جمله مواردی است که باید در ایران رعایت شود ،در سایت های محلی قوانین محلی بر قوانین بین المللی و کشوری ارجعیت دارند .احترام لازم الاجرنیست و جهت همبستگی و دوستی ضروریست

پروسه فول استال

Stall (استال )

Stall (استال )

  در لغت به معنی افت سرعت پیدا کردن  یا  واماندگی است .

Stall به لحظه بحرانی گفته می شود

که بر اثر زیاد زوایه حمله (Angle Of Attack  (A.O.A و رسیدن به زاویه آلفا( a )

وسیله از حالت پرواز خارج می شود .

  • زاویه آلفا( a) در واقع  زاویه مورد نظر که در هر وسیله پروازی اندازای دارد که باعث می شود وسیله پروازی از پرواز خارج شود
  • زاویه الفا در پاراگلایدر بین 13 درجه تا 17 درجه است .

انواع Stall (استال ) :

  1. Full Stall (فول استال)

در Full Stall  سرعت بال رفته رفته همراه با برک گرفتن خلبان کم می شود و سرعت بال و خلبان همزمان کم می شود

  • Full Stall   به دلیل کاهش Air Speed   و افزایش Angle Of Attack  رخ می دهد .
  • برای خروج از Full Stall لازم است تنها برک ها را به آرامی بالا ببرید.
  1. Dynamic Stall (داینامیک استال)

Dynamic Stall     در حالتی رخ می دهد که خلبان برک ها را به طور ناگهانی میکشد وسپس رها می کند

در این حالت سرعت کانوپی زودتر از سرعت خلبان بدلیل اینرسی حرکتی رو به جلو که از قبل داشته کاهش میابد و بال به سمت عقب پرت می شود .

  1. Deep Stall(دیپ استال) 

در Deep Stall شکل کانوپی بهم نمی خورد و بال به صورت کامل بالای سر خلبان قرار دارد و به صورت عمودی به طرف پایین می آید

از انواع استال

Deep Stall

  • در Deep Stall ، Relative Wind به صورت عمودی از زیر به بال برخورد میکند .
  • Deep Stall در وحله اول در اثر کهنگی بال می تواند اتفاق بی افتد ویا خروج از B-Line ، خروج از Big Ears ، خروج از Spiral
  1. B-Line Stall(بی لاین استال) 

B-Line Stall با کشیدن رایزرهای B به طور همزمان در هر دو طرف به سمت پایین اتفاق می افتد.

  • در B-Line Stall بال به حالت شکسته در آمده و شکل ایرفویل در کانوپی به هم می خورد و Stall رخ می دهد .

پروسه Full Stall 

اولین نوع Stall  وقتی خلبان به آرامی و به صورت همزمان برک ها را می کشد رخ می دهد نقطه جدایی ( Separation Point )  به لبه حمله( Leading Edge) نزدیک می شود

  • Separation Point در واقع نقطه جدایی Air flow از Upper Surface است
    پروسه استال

    Full Stall

    پروسه فول استال

    FULL STALL

     

    tel:09121051004

جهت مشاهده فیلم ها وعکس های پروازی ما را در اینستاگرام persianpara@ دنبال کنید …

بال کمکی

چتر کمکی

چتر کمکی یا  Parachute  برای مواقع اضطراری مورد استفاده خلبانان قرار می گیرد .

کمکی ، یا همان چتر نجات چتر دومی  است که در هارنس مجموعه پروازی خلبانان پاراگلایدر قرار دارد .

چتر نجات داخل Air Bag هارنس جای می گیرد .

(کمکی ) به وسیله دستگیره از هارنس بیرون است تا در مواقع اضطراری خلبان با کشیدن و رها کردن دستگیره در هوا ( کمکی) یا همان چتر دوم را فعال می کند .

دستگیره چتر نجات در سمت راست  هارنس قرار دارد .

بال کمکی

چتر نجات

 چتر کمکی دو نوع است :

  1.  کمکی گرد
  2.  کمکی مربع

( کمکی) در وزن های مختلف برای خلبانان سبک وزن  و سنگین وزن طراحی و ساخته شده است .

شعارخلبان : چتر کمکی من ، دوست من .

خلبان پاراگلایدر در دوره siv و

انجام مانور آکروباسی بر روی آب ،

کشیدن (کمکی) را شبیه سازی می کند

و در صورتی که در حین مانور خطایی انجام دهد

بی درنگ چتر نجات خود را می کشد و وارد آب می شود .

خلبانان پاراگلایدر هر 6 ماه یکبار ( کمکی) خود را در اختیار استاد خلبان مهدی کوهی می گذارند تا استاد مهدی کوهی چتر کمکی را اصطلاحاٌ ری پک  کند

ری پک کردن ( کمکی ) بسیار بسیار مهم است و نباید این امر مهم را با در اختیار نهادن ( کمکی ) نزد افراد بیسواد در این عرصه شوخی فرض کرد

خلبانان پاراگلایدر باید (کمکی ) خود را  بعد از 12 بار ری پک کردن و یا 6 سال  از تاریخ ساخت ، (کمکی) جدید به استاد خلبان مهدی کوهی سفارش دهند .

شاید در تمام سالهایی که خلبان پرواز می کند نیاز نشود از (کمکی) استفاده کند ، یا به اصطلاح کمکی بکشد اما باید همیشه چتر نجات به روز و ری پک شده همراه داشته باشد .

Parachute Landing Fall مخفف PLF است و به معنی فرود آمدن با چتر نجات  است .

مهمممم:زمانی که خلبان پاراگلایدر ( کمکی) می کشد ، اگر با پای راست فرود آید بخاطر اینکه کمک کند نیرو به صورت مستقیم به بدن شخص وارد نشود باید بلافاصله بعد از فرود با پای راست به حالت چرخش با کتف چپ و بعد یک گردش انجام  دهد و از روی زمین بلند شود .

tel:09121051004

در صورت تمایل ما را در اینستاگرام persianpara@ دنبال کنید

 

wind shear، Down Draft

Wind Shear

Shear  Wind به معنی برش باد و یا قیچی باد نیز گفته می شود  .

Wind Shear  در تعریف،  به تغییرات ناگهانی سرعت و جهت باد گفته می شود ، که می تواند به صورت افقی ، عمودی و یا مخلوطی از هر دو جهت باشد .

Wind Shear  سه دسته است :

  • Directional Shear
  • Speed Shear
  • Directional & Speed Shear

چه عاملی باعث بوجود آمدن Wind Shear  می شود ؟

وجود ترمال های زیاد که با قدرت بیشتری وجود داشته باشد به طوری که باد نتواند آن را حرکت دهد و باد مجبور شود که از کنار ترمال و یا از بالای آن عبور کند باعث تغییر جهت و سرعت ناگهانی  باد می شود خلبان لحظه ای متوجه آن می شود.

گاهی اوقات باد در منطقه بخاطر وجود ارتفاعات در سطح پایین بسیار کم است یعنی خلبان  700 تا 800 متر ارتفاع می گیرد، ترمال خیلی راحت خلبان را بالا می برد و خلیان چیزی حس نمی کند ولی یک مرتبه از 800 متر به 801 متر که می رسد حس می کند کسی بال پاراگلایدرش را کنده و به سمتی می برد، بال بهم ریختگی پیدا می کند به سمت جلو شیرجه می کند یا عقب می ماند، که این موضوع باعث می شود خلبان سریع ریکاوری انجام دهد.

این اتفاق زمانی که خلبان از سطح اصطکاک به سمت Free Region  یا Friction Layer  هوای آزاد می رود، در واقع خلبان از سطح اصطکاک خارج می شود  رُخ می دهد.

خلبان های پاراگلایدر بیشتر در روز های ترمیک  با Wind Shear   روبرو می شوند، ترمال های قوی مخصوصاً در اقلیم همدان بخاطر اختلاف سطح بسیار زیاد منطقه و خشکی  که باعث کم بودن کشاورزی منطقه است، زمانیکه که منبع رطوبت وارد شود نیروی بالابرنده ای شکل  می گیرد که قدرتش خیلی زیاد است و با آنچه که در مناطق مرطوب حس کرده اید خیلی فرق می کند.

☆ نزدیک زمین Wind Shear  وجود دارد ولی بسیار ضعیف است.

☆ هنگامی که Inversion  بخواهد از بین برود جریانی با سرعت از روی آن رد می شود یا از زیر به آن برخورد می کند که Turbulence  یا Wind Shear  بوجود می آورد، ولی وجود  Inversion  باعث بوجود آمدن Wind Shear  نمی شود چرا که لازمه بوجود آمدن  Wind Shear  تغییر سرعت و جهت باد است.

گاهی پیش می آید که مثلاً در تیکاف باد روبرو دارید ولی در لند باد شمال غرب است، مرز مشترک باد دشت و باد پشت باعث ایجاد Shear Turbulence  می شود که اگر سرعت  Shear Turbulence  زیاد شود بنام Wind Shear  می نامند که یعنی برش باد از دوجهت مختلف

اصلی ترین تاثیر Wind Shear عبارتند از :

  • آشفتگی هوا
  • حرکت هوای شدید که شامل UP Draft  و  Down Draft با حرکت چرخشی (Rotating) می شود.
  • افزایش و کاهش ناگهانی سرعت هوایی Air Speed
  • افزایش و کاهش ناگهانی سرعت زمینی با انحراف سمتی و رانشی وسیله پروازی ( Drift )
inversion و هواشناسی

 Inversion (اینورژن)

Inversion  زمانی بوجود می آید که سرعت باد صفر یا کم است، زمانیکه تفاوت دما بوجود بیاید یا سرعت باد افزایش پیدا کند Inversion  از بین می رود یعنی ورد جبهه یا سیستم جدید.

هنگامی که Inversion  بخواهد از بین برود جریانی با سرعت از روی آن رد شود یا از زیر به آن بزند Turbulence  یا Wind Shear بوجود می آید، اما بخاطر داشته باشید که بدان معنا نیست که Inversion  باعث بوجود آمدن Wind Shear   می شود! بلکه شرط لازم بوجود آمون Wind Shear تغییر سرعت و جهت است.

Thermal

Thermal (ترمال )

Thermal چیست؟ چگونه بوجود می آید؟

هنگامی روز آغاز می شود، خورشید به زمین می تابد انرژی نورانی به زمین برخورد می کند زمین هوای همجوار سطح خود را گرم می کند(هوای همجوار سطح زمین ارتفاعش به اندازه  قد یک فرد عادی است تقریباً حدود 180متر تا 2 متر می باشد) اگر سطح زمین پوشیده از چمن و درخت باشد یعنی درواقع سبز باشد همانطور که می دانید تفاوتی بین زمین تیره و زمین سبز وجود دارد و آن هم در Albedo است، Albedo  زمین سبز نسبت به زمین  خشک بیشتر است پس با توجه به Albedo  زمین خشک یا بایر نسبت به زمین سبز زودتر گرم می شود هوای همجوار خود را گرم میکند .

☆( بخش هایی که جاذب بهتر گرما هستند و هوای اطراف خود را هم گرم می کنند را Collector می نامند،صخره ها، زمین های کشاورزی شخم زده و جاده های آسفالت در امتداد جهت وزش باد بهترین Collector ها می باشند.)

وقتی هوای همجوار گرم شد یک babel  ( حباب) یا بادکنک از هوای گرم  ایجاد می شود  (همانطور که گفتیم زمین خشک Albedo  کمتری دارد یعنی انعکاس کمتر و جذب بیشتر انرژی نورانی، جذب بیشتر سبب می شود بادکنک و یا حبابی از هوا تشکیل شود)  این هوا رفته رفته منبسط می شود و در این زمان هوای همجوار زمین سبز سردتر است پس هوای سرد اطراف به هوای گرم فشار می آورد و هوای گرم  ( بادکنک) را هُل می دهد به سمت بالا، حال ترمال شروع به ارتفاع گرفتن می کند و بالا میرود و همزمان هوای سرد اطراف جایگزین هوای گرم می شود به همین نسبت ترمال بالا میرود ، این هوا (بادکنک ) نسبت به هوای اطراف خودش گرمتر است پس هوای سرد اطراف مدام جایگزین این هوای گرم (بادکنک ) می شود و این هوای گرم ( بادکنک ) را بیشتر به سمت بالا هُل می دهد با اصطلاح به این ( بادکنک) یا هوای گرم که به سمت بالا میرود، هوای بالا رونده یا Up Draft  می گویند ، هوای گرم  ( بادکنک) به جایی می رسد که هوای بالا رونده ( Up Draft )  کم کم انرژی داخلی خودش را از دست میدهد و سرد می شود ، وقتی که سرد شد با هوای اطراف خود هم دما می شود.

☆  هوای گرم و هوای سرد مثل آب و روغن هستند به هیچ عنوان با هم ترکیب نمی شوند.

هوای گرم ( بادکنک) هنگامی که به اوج رسید به اصطلاح سقف ترمال یا ( Ceiling  )  ترمال رسید به دلیل Laps Rate دمای داخلی خود را از دست می دهد و با هوای اطراف خودش هم دما  شده،  سرد می شود و ریزش می کند به اصطلاح هوای سرد پایین رونده را Down Draft   می نامند، که به سمت پایین می ریزد.

Down Draft  جایگزین هوای Up Draft  (هوای گرم بالا رونده ) می شود ، هوای سرد می ریزد و  هوای گرم ( بادکنک) را هُل می دهد بالا.

Thermal  دو نوع است :

  • Chimney ( دود کش)
  • Babel ( حباب ، بادکنک)

☆ در مرز مشترک Up Draft  و Down Draft  یک جریانات  پیچشی  (Eddy)   بوجود  می آید که این Eddyها نشن دهنده ی Thermal Turbulence  است که هنگام ورود به Thermal  یا خروج از Thermal بال پاراگلایدر شما تکان هایی انجام می دهد که لازم است خلبان بنا به شرایط با  بالا و یا  یاپین بردن Break  ها این حرکات را کنترل کند.

☆ EDDY  به جریانات پیچشی گفته می شود که پشت جسم جامد و  ثابت و  کوچک رُخ می دهد، در واقع Eddy  یک نوع Rotor  است ولی خیلی کوچک ، مثلاً در اطراف تخت سنگ وجود دارد، Eddy  هم در پشت اجسام و هم در Thermal مورد استفاده قرار می گیرد.

Thermal  را می توان مثل فواره مثال زد که آب  باشتاب بالا می رود و کم کم از شتاب آب کاسته می شود وقتی به سقف یا انتها رسید به سمت پایین می ریزد.

☆Thermal هر چقدر بالاتر می رود ضعیف تر می شود بخاطر Lapse Rate  دمای درون خودش را از دست می دهد چون محیط چگالیش تغییر می کند می تواند بزرگتر شود.

☆ اسکیوتی Squti  نام نرم افزاریست که اطلاعات لازم راجع به Thermal را در اختیار خلبان می گذارد.

☆ وقتی گفته می شود سقف (Ceiling) امروز Thermal  4000 متر است یعنی بیشتر از 4000 متر نمی شود بالاتر رفت مگر اینکه طول روز بلندتر شود Dew Point  (نقطه شبنم ) برود بالا تاسقف Thermal  را به سمت بالا هُل دهد.

☆ وقتی کشش از Base  ابر به سمت بالا ایجاد شود علت Thermal  است

وقتی Thermal  به صورت Chimney  (دود کش)  است رطوبت محیط را با خود بالا می برد و وقتی این رطوبت را بالا می برد اصطلاحاً می گویند امروز هوا خشک (Dry Air) نیست امروز هوا مرطوب (Moisture Air) است وقتی هوا مرطوب باشد یعنی رطوبت کافی دارد و دمای داخلی Thermal  به Dew Point  می رسد و در روی آن ابرهای کومولوس بوجود می آید و هر چقدر رطوبت بیشتر شود ابر تغذیه می شود ارتفاع می گیرد می تواند بزرگتر شود.

ابری که در  Local تشکیل می شود وقتی بالا می رود منشاء تشکیل  Thermal منطقه است بدلیل وجود رطوبت کافی ابرها تشکیل می شوند که به حالت وقتی  ابرباشد به آن white Thermal  گویند وقتی ابر نباشد Blue Thermal گفته می شود حال وقتی ابر ارتفاع بگیرد و رنگ ابر خاکستری دیده شود به آن gray Thermal  گفته نمی شود.

☆  Dew Point (نقطه شبنم) : دمایی که در آن، هوا از بخار آب اشباع می شود را نقطه شبنم می گویند. چرا که سرد شدن بیشتر هوا باعث میعان و تشکیل ذرات آب می شود . مهم است بدانیم نقطه شبنم هوایی که در حال صعود است، با هر 1000 متر افزایش ارتفاع ، دو درجه سانتیگراد کاهش می یابد.

 

dusk

لایه مزوسفر (Mesosphere)

لایه مزوسفر درست بالای لایه استراتوسفر است.

در واقع بعد از لایه تروپوسفر و لایه استراتوسفر سومین لایه جو لایه مزوسفر است.

مرز بین لایه مزوسفر و لایه یونوسفر را مزوپاوز( Mesopause) می نامند.

 

لایه مزوسفر در ارتفاع ۵۰ تا ۸۰/۸۵ کیلومتری بالای سطح زمین قرار دارد.

در لایه مزوسفر دما متناسب با افزایش ارتفاع کاهش می یابد،باز دوباره روند کاهشی مثل لایه تروپوسفر خواهیم داشت

در لایه مزوسفر در ارتفاع ۸۰ کیلومتری به دمای ۹۰ درجه هم می رسد.

در این شرایط اگر گهگاهی مقداری بخار آب در این لایه نفوذ کند ،منجمد می شود

و ابرهای شب تاب بوجود می اورد که تنها در تابستان که لایه مزوسفر پایین ترین دما را دارد مشاهده می شود البته در عرضهای بالا( روسیه در عرضهای بالایی ایران است).

در روسیه پدیده ای هست که شبها آسمان آن رنگی است که به شفق قطبی یا شب قطبی معروف است.

این اتفاق زمانی در روسیه می افتد حالا به هر دلیلی رطوبت به لایه های بالاتر مثلا لایه مزوسفر انتقال پیدا کند.

لایه مزوسفر را می توان سردترین لایه اتمسفر تلقی کرد که تا (۱۶۰- )نیز با راکت اندازه گیری شده است.

قطعاً آدم و هواپیما نمی تواند وارد لایه مزوسفر شود، پس با موشک و راکت های هواشناسی که به لایه مزوسفر فرستادن، توانستند تا (۱۶۰-) را اندازه گیری کنند.

 

دما با آهنگ ۰/۳ درجه  به ازای هر ۱۰۰۰متر کاهش می یابد.

روزانه میلیون ها شهاب سنگ در اثر برخورد با ذرات داخل لایه مزوسفر  می سوزند، این برخورد باعث می شود که اجسام آسمانی قبل از رسیدن به زمین بسوزند.

لایه مزوسفر به وزش بادهای شدید با سرعت ۷۲۰ کیلومتر بر ساعت نیز مشهور است که ناشی از شیب زیاد تغییرات فشار در این لایه است.

فشار هوا در لایه مزوسفر ، پایین است.

همگرایی واگرایی

خاصیت همگرایی و واگرایی

خاصیت همگرایی و واگرایی توضیح ساده ای دارد .

درسیالات (مایعات و گازها)هر ناپایداری میل به پایداری دارد، ایجاد ناپایداری هنگام عبور ایرفویل در میان الیاف هوا تمایل به ایجاد پایداری مجدد دارد.

خاصیت همگرایی و واگرایی را یک مثال برایتان توضیح می دهم

تصور کنید جلوی استخری ایستاده اید که آب آن راکد است، به محض اینکه شیرجه بزنید آب رو شکافته و بدن شما از داخل آب رد می شود که بعد از رد شدن بدن شما آب دوباره بهم میچسبد این خاصیت را همگرایی و واگرایی گویند.

یا مثالی دیگر از خاصیت همگرایی و واگرایی:

یک لیوان آب دارید به محض اینکه یک خودکار داخل لیوان بندازید مولکولهای آب از همدیگر دور می شوند که اصلاحاً می گویند مولکولهای آب واگرا شدن و خودکار رابین خود قرار می دهند و به محض برداشتن خودکار از داخل لیوان مولکوهای آب دوباره بهم می چسبند که اصلاحاً می گویند مولکولهای آب به هم واگرا شدند.

 

خاصیت همگرایی و واگرایی که در سیالات وجود دارد که به آن چسبندگی بین مولکویی هم گویند.

حال چرا می گویند خاصیت همگرایی و واگرایی در سیالات وجود دارد؟

چون اگر شما یک تکه چوب را بشکنید مولکولهایش از هم جدا می شوند و دیگر بهم نمی چسبند اما در سیالات بنا بر خاصیت همگرایی و واگرایی یا چسبندگی مولکولی،مولکولهای سیال از هم جدا می شوند و دوباره بهم می چسبند.

ایرفویل داخل بسته هوایی

تطابق قانون برنولی بر ایرفویل(Airfoil)

تطابق قانون برنولی بر ایرفویل به زبان ساده این طور توضیح داده می شود.

یک بسته هوا را در نظر بگیرید که در همه ی لایه ها (دما ،سرعت ،فشار)هم اندازه است حال اگر یک ایرفویل در این بسته هوا قرار گیرد تغییرات سرعت و فشار رُخ می دهد

وقتی جریانات هوا در حال رد شدن از ایرفویل هستند چه اتفاقی می افتد؟

لبه ی حمله ی(L.E) قسمت جلویی ایرفویل جایی که جریان هوا در آن شکافته می شود و در دو قسمت،سطح بالا و سطح پایین حرکت می کند مشاهد می کنید که بسته هوا نسبت به ایرفویل در قسمتهایی حجم کمتر و در قسمتهایی حجم بیشتر دارد.(مشخص شده در شکل)

بنابراین تفاوت هایی در سرعت و فشار در قسمتهایی از ایرفویل بوجود می آید و نتیجه تغییرات سرعت و فشار روی ایرفویل، نیروهای( lift) را بوجود می آورد.

_ مولکولی که از سطح بالایی (  upper surface ) ایرفویل رد می شود را مولکول (u) و مولکولی که از سطح زیرین (lower surface) ایرفویل رد می شود رو مولکول(L) نامگذاری می کنیم.حال اگر بخواهیم تطابق قانون برنولی بر ایرفویل از لحاظ ریاضی و هندسی بررسی کنیم:

بنا به قانون برنولی دو خط داریم فاصله ای که مولکول(u) تا انتهای ایرفویل که لبه ی فرار (T.E) نام دارد طی می کند و منحنی شکل است با فاصله ای که مولکول (L) طی می کند که مسیر صاف است،اگر منحنی را بکشیم و مثل خط صاف کنیم دو خط در کنار هم

 

می شود.

مسیری که مولکول (u) طی می کند از مسیری که مولکول (L) طی می کند بیشتر است

پس در نتیجه بنا به خاصیت همگرایی واگرایی

Xu   >  XL

و باز بنا به خاصیت همگرایی واگرایی مولکول (u) و مولکول( L) هم زمان از هم  جدا می شوند و همزمان به هم میرسند

پس خواهیم داشت:

tu   =   tL

حال اگر فکر کنید دو دونده همزمان از مسیرهای L و u همزمان شروع به دویدن کنند و باید همزمان به خط پایان برسند ،پس دونده (u)باید سریعتر بدود از دونده (L) بدود تا همزمان به خط پایان برسند پس:

Vu    >   VL

 

بنا بر قانون برنولی سرعت افزایش پیدا کند فشار کم می شود

Pu     <    PL

وقتی فشار در سطح بالایی کم شود و فشار در سطح زیرین ثابت است ایجاد جابجایی و Lift می کند.

با تطابق قانون برنولی بر ایرفویل ثابت شد تغییر فشار در سطح بالایی نسبت به سطح زیرین ،که 2/3L ift در سطح بالایی ایرفویل بوجود می آید که باعث مکش و کشش پاراگلایدر به سمت بالا می شود

_ در مثال شیلنگ آب گفته شد که بر اثر برخورد سیال با جسم جامد جابجایی رُخ می دهد،با عبور ایرفویل از درون سیال ،برخورد سیال با سطح زیرین ایرفویل ایجاد Lift  می کند و 1/3lift در سطح زیرین  ایرفویل  بوجود می آید.

 

Total lift :

1/3Lift  ====》Lower surface    بخاطر قانون سوم نیوتن 

2/3Lift   ====》upper surface    بنا بر اصل قانون برنولی